-
سه شنبه, ۲۵ آبان ۱۴۰۰، ۰۴:۵۲ ب.ظ

نخستین جلد از کتاب «تبار انحراف» به تبارشناسی انحراف با محوریت یهود تا دوران قبل از خلفا برگرفته از تحقیقات و دروس تاریخ تطبیقی حجتالاسلام والمسلمین مهدی طائب، استاد درس خارج حوزه علمیه قم منتشر شد.
نخستین جلد از کتاب «تبار انحراف» به تبارشناسی انحراف با محوریت یهود تا دوران قبل از خلفا برگرفته از تحقیقات و دروس تاریخ تطبیقی حجتالاسلام والمسلمین مهدی طائب، استاد درس خارج حوزه علمیه قم منتشر شد.
پایگاه تاریخ تطبیقی؛ فایل صوتی جلسه صدوسیوپنجم درس تاریخ تطبیقی با موضوع نقش یهود در حمله مغولها به سرزمینهای اسلامی:
پایگاه تاریخ تطبیقی؛ سخنرانی حجتالاسلام والمسلمین مهدی طائب، استاد درس خارج حوزه علمیه قم در ششمین نشست «شورای راهبردی مبارزه هوشمند با صهیونیسم» با موضوع «جنگ اقتصادی صهیونیسم جهانی با جمهوری اسلامی ایران»:
انتقام سخت از آمریکا یعنی مقابله با آمریکا به نوعی باشد که توان چنین اقداماتی از آنها گرفته شود. ما هرگز نباید با کندی کندروها دست از اقدامات مناسب برداریم و با تحریک تندروها اصل غافلگیری را از دست بدهیم. اصل غافلگیری منطق کار است.
پس از مرگ یزید بلافاصله همان سازمان پشتیبان او را به شام منتقل کرد تا بتوانند حکومت را در اختیار او بگذارند که همین امر هم اتفاق افتاد و مروان به شما منتقل شد و حکومت شام به دست او افتاد و از این به بعد بنی مروان بر دنیای اسلام حاکم شدند.
پایگاه تاریخ تطبیقی؛ مروان بن حکم بعد از بازگردانده شدن به مدینه با ظاهرسازی در آنجا به گونهای عمل کرد که در ظاهر از دوستان امام حسن(علیهالسلام) به شمار میرفت و با آن حضرت رفت و آمد هم داشت، در عین حال او همان کسی بود که بعد از شهادت امام مجتبی(علیهالسلام) در تیرباران کردن جنازه ایشان و ممانعت از دفن جنازه مبارک آن حضرت در مسجد النبی(صلیاللهعلیهوآلهوسلم) نقش مستقیم داشت، اما بعد از این ماجرا با ظرافت و زیرکی خود را به امام حسین(علیهالسلام) نزدیک کرد و خود را جزو دوستان ایشان هم قلمداد نمود و بالاخره هم وقتی امام حسین(علیهالسلام) با یزید بیعت نکردند، نزد ایشان رفت و امام را نصیحت کرد که همانطور که با معاویه بیعت نمودند با یزید هم بیعت کنند.
اینها همگی بیانگر آن است که ظاهراً همان سازمان او را برای روز مبادا به عنوان فرماندار در مدینه منصوب و آماده نگه داشته بود و تربیت کرد. از این رو بعد از مرگ یزید بلافاصله همان سازمان، مروان بن حکم را به شام منتقل کرد و حکومت را به او واگذار نمود.
وقتی شام به عنوان دولت مرکزی به هم ریخت، سایر حکومتهای وابسته هم فرو ریخت و در این شرایط دیگر هیچ کس حتی حاکمان حکومتهای وابسته هم به طور مطلق نمیتوانستند شرایط لازم را برای اداره حکومت مرکزی داشته باشند و این خطری بود کل دنیای اسلام را تهدید میکرد، ولی نباید اتفاق میافتاد.
بنابراین در این اوضاع و احوال تنها کسی که به درد حکومت شام میخورد مروان بن حکم بود. به همین جهت پس از مرگ یزید بلافاصله همان سازمان پشتیبان او را به شام منتقل کرد تا بتوانند حکومت را در اختیار او بگذارند که همین امر هم اتفاق افتاد و مروان به شما منتقل شد و حکومت شام به دست او افتاد و از این به بعد بنی مروان بر دنیای اسلام حاکم شدند.
ولی به هر حال باز هم از آنجایی که حکومت بنی مروان به ناچار باید به عنوان اسلام و با نام اسلام و حکومت اسلامی و بهانه حفظ اسلام استمرار یابد از آن به بعد ناخواسته توسط خود آنان اسلام هم حفظ شد و استمرار یافت و این یعنی حفظ اسلام از نابودی کامل، آن هم توسط سازمان یهود و عقبههای داخلی خودشان که این خود مهمترین دستاورد قیام سیدالشهداء(علیهالسلام) بود.
آن حضرت با شهادت مظلومانه خود و ۷۲ تن از وفادارترین و بهترینهای روزگار به بعد از آن، با به اسارت گرفتن سراسر حزن، اندوه و آکنده از مظلومیت اهل بیت خودشان آن را رقم زدند و این همان معنای کلام رسول خدا(صلیاللهعلیهوآلهوسلم) فرمودند «حسین منی و انا من حسین احب الله من احب حسینا.»(1)
یعنی اگر آیین من پایدار و ابدی میماند و نام من تا ابدیت بر مأذنهها جاری میماند، هم از حسین(علیهالسلام) است و شهادت مظلومانه حسین بن علی(علیهالسلام) موجب میشود که اسلام تا ابد باقی بماند(گرچه به سرکردگی بنی امیه و بنی عباس باشد) تا آنکه سرانجام به دست مبارک حضرت ولی عصر(عجلاللهتعالیفرجهالشریف) به سر منزل مقصود برسد و سراسر گیتی را فراگیرد.
منابع؛
1 - کتاب ثاقب جلد1
2 - دروس تاریخ تطبیقی استاد مهدی طائب
پی نوشت؛
۱ - تاریخ الاسلام، ج ۵، ص۹۷
متاسفانه شاهد آن هستیم که برخی از سران صحابه در موارد متعددی، با جانب داری از یهود به دنبال قصاص از مسلمانان به نفع یهودیان و اهل کتاب بوده و تا زمانی که مخالفت خاصی در این زمینه نمیدیدند، حاضر به کوتاه آمدن از حکم خود نبودند!
پایگاه تاریخ تطبیقی؛ برخی افراد جریان حاکم، به دنبال بازگرداندن آبروی از دست رفته یهودیان و جایگاه اجتماعی آنها است. نمونههای متعددی از این رفتار، در گفتارهای فرهنگی و سیاسی، ذکر شد. در اینجا به ذکر نمونههای دیگری در این زمینه میپردازیم.
متاسفانه شاهد آن هستیم که برخی از سران صحابه در موارد متعددی، با جانب داری از یهود به دنبال قصاص از مسلمانان به نفع یهودیان و اهل کتاب بوده و تا زمانی که مخالفت خاصی در این زمینه نمیدیدند، حاضر به کوتاه آمدن از حکم خود نبودند! تاریخ، با تمام جانب داریهایش، گوشهای از این تلاشها برای جامعه پذیری یهودیان و اهل کتاب را به ما رسانیده است. به عنوان نمونه:
خلیفهی وقت، یک بار تصمیم به قصاص مسلمانانی داشت که مردی از اهل ذمه را مجروح کرده بود و وقتی با اعتراض عمومیرو به رو شد، هر چند دست از قصاص برداشت ولی دیه آن را دو برابر کرد!(1) بار دیگر تصمیم گرفت قاتل یکی از اهل ذمه را قصاص کند، ولی با مخالفت دیگر صحابه رو به رو شد. وی هر چند از تصمیم خود کوتاه آمد ولی در عوض، دیه مقتول را به اندازه دیه مسلمان قرار داد!(2)
بار سوم، وقتی در شام تصمیم داشت مردی را به حرم کشتن یکی از اهل ذمه بکشد، زید بن ثابت مانع این کار شد و لذا تن به دیه داد.(3) بار چهارم وقتی مردی از اهل ذمه به وسیله مسلمانی زخمیشده بود، این صحابی تصمیم به قصاص داشت ولی معاذ بن جبل به استناد روایت رسولالله(صلیاللهعلیهوآله) در برابر وی ایستاد و او حاضر به دیه شد.(4)
بار پنجم وقتی خبر کشته شدن مردی یهودی را به این صحابی دادند، دستور دادبه عنوان دیه دوازده هزار درهم به خانواده اش بدهند.(5) بار ششم وقتی مردی از بکر بن وائل، مردی مسیحی از اهل حیره را کشت، او دستور داد او را برای قصاص به اولیای دم مقتول بدهند. پس از کشته شدن قاتل، وی به فرماندارش نامه نوشت که اگر قاتل هنوز زنده است، او را نکشند!(6)
منبع: دشمن شدید، دفتر دوم(برگرفته از دروس تاریخ تطبیقی استاد مهدی طائب) به کوشش سید محمدمهدی حسین پور و مجتبی رضایی، چاپ اول، بهار 98، انتشارات شهید کاظمی، صص224-225
پی نوشت؛
1 _ السنن الکبری بیهقی، ج8، ص32
2_ همان، ص32 ؛ کنزالعمال، ج15، ص96 از ابن جریر
3_ المنصف عبدالرزاق، ج10، ص100
4_ کنزالعمال، ج15، ص97
5_ المنصف عبدالرزاق، ج10، ص 97
6_ کتاب الام، ج7، ص339 ؛ السنن الکبری، ج8، ص 32، و...
بارزترین ویژگی یهود، پیمان شکنی است. از این رو ابن ابی الحدید در شرح این جمله میگوید: «یهود، به خیانت و پیمان شکنی معروف است.»
پایگاه تاریخ تطبیقی؛ دیگر ویژگی که یهودیان به آن شهرت یافتهاند شکستن پیمانهاست که در طول تاریخ بارها از این گروه سرزده و قرآن و منابع اسلامی دربارهی آن فراوان سخن گفته اند.
در آیه صدم سورهی بقره میخوانیم: «أَوَکُلَّمَا عَاهَدُوا عَهْدًا نَبَذَهُ فَرِیقٌ مِنْهُمْ ۚ بَلْ أَکْثَرُهُمْ لَا یُؤْمِنُونَ؛ هر بار جهودان پیمانی بستند گروهی از آنان آن را نقض کردند.»
در آیهی 83 همین سوره از پیمان بنی اسرائیل با خدا سخن گفته، میفرماید: « وَإِذْ أَخَذْنَا مِیثَاقَ بَنِی إِسْرَائِیلَ لَا تَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا وَذِی الْقُرْبَىٰ وَالْیَتَامَىٰ وَالْمَسَاکِینِ وَقُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنًا وَأَقِیمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّکَاةَ ثُمَّ تَوَلَّیْتُمْ إِلَّا قَلِیلًا مِنْکُمْ وَأَنْتُمْ مُعْرِضُونَ از این پیمان روی گردان شدید، مگر عدهی کمی از شما.»
در آیه 56 سورهی انفال نیز آمده است: «الَّذِینَ عَاهَدْتَ مِنْهُمْ ثُمَّ یَنْقُضُونَ عَهْدَهُمْ فِی کُلِّ مَرَّةٍ وَهُمْ لَا یَتَّقُونَ؛ بدترین موجودات آنانند که هر بار با ایشان قرار دادی امضا کردی آن را نقض کردند و از پیمان شکنی پرهیزی ندارند.»
با آن که در آیه نامی از یهود نیامده و در ردیف آیات مربوط به یهود هم نیست بلکه به «الذین کفروا» تصریح شده است؛ مفسران میگویند مراد از آن یهود است که با رسول خدا پیمان میبستند و هر بار هم آن را به هم میزدند.(1)
در برخی منابع آمده است: «وقتی اوس و خزرج به یثرب آمدند، با یهودیان ساکن در آن پیمان بستند. اما پس از آن که این دو قبیله موقعیتی پیدا کردند یهودیان از ترس غلبهی آنها، پیمان خویش را زیر پا نهادند.»(2)
رواج این خصلت در میان آنان سبب شد یهودیان ضربالمثلی برای پیمان شکنی شوند. هنگامی که حسنین(علیهمالسلام)، مروان بن حکم را در جنگ جمل شفاعت کرده، نزد امیرمومنان(علیهالسلام) آوردند تا با آن حضرت بیعت کند، فرمود: «مگر او پس از کشته شدن عثمان با من بیعت نکرد؟» سپس ادامه داد:«نیازی به بیعت او ندارم، دست او همچون دست یهودی است که اگر از رو به رو بیعت کند از پشت سر خیانت خواهد کرد.»(3)
این سخن امام دلیلی است بر این که بارزترین ویژگی یهود، پیمان شکنی است. از این رو ابن ابی الحدید در شرح این جمله میگوید: «یهود، به خیانت و پیمان شکنی معروف است.»(4)
علامه جعفر مرتضی دربارهی «عدم التزام یهود به قراردادهای خود» مینویسد: «این مطلب دربارهی گروهی که همهی امور را با معیارهای مادی و سود و زیان دنیوی میسنجد طبیعی است؛ چون این افراد التزامی به درستی و راستی _که یک ارزش انسانی و اخلاقی است_ ندارند، بلکه تا جایی که منفعت یا دفع ضرری را برای آنان در پی داشته باشد به آن پایبندند و در غیر این صورت دلیلی برای پایبندی به پیمان خود نمیبینند... .
البته چنین افرادی به خاطر آن که از مرگ در هراسند نباید با نقض پیمان، موجبات نابودی خویش را فراهم کنند، لیکن از آن جا که یهودیان خطر مسلمین را بیش از پی آمدهای پیمان شکنی میدانستند مکرر به این کار دست میزدند و پی آمدهای آن را تا این اندازه نمیدانستند، بلکه تصورشان بر این بود که مسلمانان عکس العمل جدی نخواهند داشت و چنانچه داشته باشند منافقان و مشرکان به یاری آنان خواهند شتافت.»(5)
منبع: کتاب پیامبر(ص) و یهود حجاز، نوشته مصطفی صادقی، انتشارات بوستان کتاب، سال 82، صص39-40
انتهای پیام/
پی نوشت؛
1 – مجمع البیان، ج2، ص849 به نقل از مجاهد؛ المیزان، ج9، ص113
2 – الاعلاق النفیسه، ص67؛ وفاء الوفا، ج1، 178-182
3 – نهج البلاغه، صبحی صالح، خطبه73
4 – شرح نهج البلاغه، ج6، ص147
5 – الصحیح، ج8، ص70و72
پرسش شما: اگر دستگاه حاکمیت پس از پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) تحت نفوذ یهود بود، آنها از پیشرفت اسلام در سایر مناطق چه سودی میبردند؟
پاسخ استاد: اسلامِ ویروسی مشکلی برای یهود به بار نمیآورد؛ چنانچه مسیحیتی که به دست پولَس منتشر شد، خطری برای یهود نداشته و ندارد.
اگر تمام عالم، مسیحیت پولسی را بپذیرند و بیت المَقدِس را از آنِ یهود بدانند، ضرری به یهود نخواهد رسید. یهودیان حاکمیت دنیا را میخواهند و دینی را میپسندند که با آن مخالفت نداشته باشد.
اسلام با تفکر انحرافی همانند مسیحیت منحرف پولسی، مبارزه با حاکم فاسد را جایز نمیداند و معتقد است اگر حاکمی تنها شهادتین بگوید، حتی اگر نماز و روزه را ترک کند و مرتکب محرمات و شرب خمر شود، باید سر به اطاعت او سپرد! بنابراین اسلام با این نگرش، هیچ خطری برای یهود در بر ندارد.
همانگونه که در عصر پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) که مدینه در حاکمیت آن حضرت بود، برای یهود مشکل ساز شد؛ موانع شکسته میشد و پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) از مدینه به خیبر، از خیبر به تبوک و از تبوک به مُوته میرفت و گام به گام یهود واپس مینشست؛ اگر همان روش پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) در ایران و روم و شامات و... پیش میرفت، سازمان یهود رو به زوال مینهاد.
یهود در طراحی اندیشه فتوحات، توانست با اسلام مجعول به جنگ اسلام راستین رود و حاکمیت را از دست امامان معصوم(صلیاللهعلیهوآله) تا قیام قائم(عجلاللهتعالیفرجهوالشریف) خارج کند. اگر اسلام در همان عصر به دست علی(علیهالسلام) و به روش معمول زمان پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) یعنی ارسال مبلغان و ایجاد بیداری و اطلاع رسانی انجام میشد و از ابتدا مردم بر مبنای معارف علوی رشد میکردند، از همان هنگام این مشکل برای دشمنان به وجود میآمد.
انتهای پیام/
منبع: برگرفته از دروس تاریخ تطبیقی استاد مهدی طائب
این عربستان که اینقدر به ما تهمت میزند که شما قرآن را قبول ندارید، یک قرآن به زبان عبری چاپ کرده است، و هر آیهای که علیه یهودیها بوده را یا حذف کرده و یا توجیه کرده است.
پایگاه تاریخ تطبیقی؛ آیتالله احمد عابدی، استاد درس خارج حوزه علمیه قم در درس خارج روز 29 شهریور ماه سال 1399 درباره توافق ننگین سازش برخی کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی و عملکرد علمای وهابی مطالبی را بیان کرد که در ادامه متن آن را ملاحظه میکنید؛
این روزها توافق اعراب با اسرائیل است که اولا این کار برای انتخابات ترامپ است و میخواهند برگ برندهای به او بدهند که در انتخابات امریکا پیروز بشود.
شاهان عربستان و امارات و بحرین، خیلی خبیث هستند. کتاب سعید ایوب ثابت میکند که آل سعود اصالتاً یهودی هستند و از خانواده مردخای اهل ترکیه هستند. از اینها خبیثتر علمای وهابیاند که اینها مقاله مینویسند و مصاحبه میکنند که بگویند حق با اسرائیل است. آِیه قرآن میخوانند که بگویند صهیونیستها باید در منطقه قدس باشند، آیه قرآن میخوانند که توجیه کنند.
این عربستان که اینقدر به ما تهمت میزند که شما قرآن را قبول ندارید، یک قرآن به زبان عبری چاپ کرده است، و هر آیهای که علیه یهودیها بوده را یا حذف کرده و یا توجیه کرده است. مثلا قرآن فرموده: «لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ اَلنّاسِ عَداوَةً لِلَّذِینَ آمَنُوا اَلْیَهُودَ وَ اَلَّذِینَ أَشْرَکُوا»(المائدة، 82) معنای آیه را عوض کرده است. یا آیه میآورند که این سرزمین مال فلسطینیها نیست بلکه مال اسرائیلیهاست: «یا قَوْمِ اُدْخُلُوا اَلْأَرْضَ اَلْمُقَدَّسَةَ اَلَّتِی کَتَبَ اَللّهُ لَکُمْ» (المائدة، 21) بعد میگویند: که اصلا خدا نوشته است که این سرزمین مال یهودیهاست و مسلمانان بیخود اینجا رفتهاند.
در بین علمای سنی و غیرشیعه، آدمهای خوب زیاد هست که متعهد و متدین و بزرگوار هستند. بعضیها هم در برابر کارهای وهابیها عکس العملهایی نشان دادند؛ اما وهابیها واقعا خیلی خبیثاند که عالم وهابی بیاید و کارهای اسرائیل را توجیه کند و بگوید که حق با صهیونیستهاست و فلسطینیها ظالماند.
میگویند در تاریخ یکی از افرادی که خیلی خوب خطبه میخواند حجاج بن یوسف ثقفی(لعنت الله علیه) بوده است. موقعی که صد هزار زن و مرد را در زندان غیر مسقف انداخته بود، میآمد جوری خطبه میخواند که همه میگفتند حق با حجاج بن یوسف است و این صد هزار نفر ظالماند و حجاج بن یوسف مظلوم است. الآن بعضی از وهابیها دارند این کار را میکنند که این خیلی خباثتش بدتر از آنهاست و اینها دارند دین را خراب میکنند.
ان شاء الله خدا فرجی حاصل کند و این سختیهایی که در دنیاست، چه این ویروس و چه مسائلی که در دنیا هست، زمینهای باشد برای یک تحولی در دنیا و ان شاء الله این صهیونیستها از بین بروند.
انتهای پیام/
گذری در میان منابع غیر شیعی ما را با سه سیاست نگهدارنده اجتماعی یهود در این زمینه آشنا میسازد که عبارتند: از «تلاش برای جامعه پذیری»، «نسب سازی» و «نجات یهودیان در بند.»
پایگاه تاریخ تطبیقی؛ رسولالله(صلیاللهعلیهوآله) تلاش فراوانی در انزوای اجتماعی یهود داشتند. شدت تلاش رسولالله(صلیاللهعلیهوآله) را میتوان از سفارشهای آن حضرت درباره نوع برخورد با یهودیان به دست آورد.
برخی از سفارشهای رسولالله(صلیاللهعلیهوآله) در این زمینه به روایت منابع غیر شیعی عبارتند از:(1)
۱. نهی از دست دادن و روبوسی کردن.(2)
۲. دستور به راندن آنها به قسمتهای تنگتر کوچه.(3)
۳. دستور به کشتن بزرگان.(4)
۴. اکتفا به حداقلها در برخورد کریمانه با آنها.(5)
۵. لعن آنها در مناسبتهای مختلف.(6)
۶. معرفی آنها به عنوان «المغضوب علیهم»(7) و همچنین مایه نجات مسلمانان از آتش.(8)
آیات فراوانی از قرآن کریم نیز به نکوهش و لعن یهودی اختصاص داشت و مسلمانان را از فتنه آنها بر حذر میداشت.
یکی از پیامدهای چنین موضعگیری شفاف و صریحی، انزوای اجتماعی یهود در جامعه اسلامی و دونپایه شدن آنها پس از یک دوره طولانی ریاست و شیطنت در میان مردم و قبایل و گروههای مختلف است.
روشن است یهود که عملاً تبدیل به ذاتی کثیف و ناپاک شده بود چنین وضعیتی را تحمل نمیکرد و تمام نیرنگهای خود را به کار میبست تا خود را از این بن بست اجتماعی خارج نماید.
گذری در میان منابع غیر شیعی ما را با سه سیاست نگهدارنده اجتماعی یهود در این زمینه آشنا میسازد که عبارتند: از «تلاش برای جامعه پذیری»، «نسب سازی» و «نجات یهودیان در بند.»
از دیگر سو یهود به این رویکرد انفعالی بسنده نکرده و به دنبال ایفای نقش فعال اجتماعی میان مسلمانان بود.
مهمترین فعالیتهای یهود در این زمینه نیز تحت دو عنوان «کاهش جمعیت» و «تفرقه افکنی» قابل بررسی است.
با تمامی این اقدامها و اصرارها باز شاهد آن هستیم که برخی افراد جریان، به دنبال بهاء دادن به یهودیان و کوبیدن جبهه حق _ که دشمنان اصلی یهود هستند _ میباشد!
انتهای پیام/
منبع: دشمن شدید، دفتر دوم(برگرفته از دروس تاریخ تطبیقی استاد مهدی طائب) به کوشش سید محمدمهدی حسین پور و مجتبی رضایی، چاپ اول، بهار 98، انتشارات شهید کاظمی، ص222-224
پی نوشت؛
1 - باید دقت داشت آنچه در ادامه میآید به معنای پذیرش محتوای روایت نیست بلکه منظور این است که با وجود فراوانی وجود چنین مطالبی در فضای فکری اهل تسنن همچنان شاهد رغبت برخی افراد جریان حاکم نسبت به آنها هستیم.
2 – المعجم الاوسط، ج7، ص212
3 – مسلم، ج7، ص5
4 – سن ابوداود، ج2، ص33
حتی فردای روزی که کعب اشرف کشته شد و رسولالله(صلیاللهعلیهوآله) به مسلمانان دستور داد هرکس از یهود را یافتند بکشند.(المغازی واقدی، ج1، ص191) این گونه دستورها میتوانند ناظر به شرایط ویژه حاکم بر آن روزگار باشد.
5 – الدعا طبرانی، ص347
6 – به نمونه در ماجراهای:
نهی از مسجد گرفتن قبول انبیا(المغنی، ج1، ص720) فروش آن چه برای آن ها حرام شده بود(کتاب الام، ج6، ص194) دروغ بستن بر خدا(مسند ابوداوود، ص215)
حتی بر اساس روایتی که از سوی منابع غیر شیعی تضعیف شده است رسولالله(صلیاللهعلیهوآله) لعن یهود را نوعی صدقه به شمار آورده بود.(کنزل العمال، ج15، ص414 از خطیب و دیلمی؛ تذکره الموضوعات ص16)
7 – مجمع الزوائد، ج6، ص310-311
8 – مسلم، ج8، ص105
ابوموسی اشعری هم از پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) نقل کرده روز قیامت برخی از افراد امت من با گناهان چند برابر کوه مهشور میشوند که خداوند گناهانشان را بر گرده یهودیان و مسیحیان میگذارد.