-
شنبه, ۲۳ مرداد ۱۴۰۰، ۰۶:۵۳ ب.ظ

ما در ماجرای کربلا با ۹ گروه از انسانها مواجه میشویم که هر کدام از آنها میتواند به تنهایی نماد هر یک از ما انسانهای عصر حاضر باشد.
ما در ماجرای کربلا با ۹ گروه از انسانها مواجه میشویم که هر کدام از آنها میتواند به تنهایی نماد هر یک از ما انسانهای عصر حاضر باشد.
حرکت مختار باعث سرد شدن التهابات ناشی از حادثهی عاشورا شد. این حادثه برای از بین بردن مبنا و اساس کفر و انحراف به وجود آمده بود و این تقابل با از بین رفتن چند شخص فاسق، به نتیجهی خود نمیرسید.
پایگاه تاریخ تطبیقی؛ اکنون باید دید وقتی نام اهلبیت(علیهمالسلام) از فهرست حامیان این ترورها و قتلها حذف شود، چه کسانی به عنوان پشتوانه و پشتیبان، از این اقدامات حمایت کردهاند؟ برای رسیدن به پاسخ این سوال، باید دید سود چه کسانی در این نوع فعالیتها بوده است؟
باز در اینجا میتوان دست یهود را دید. حرکت مختار باعث سرد شدن التهابات ناشی از حادثهی عاشورا شد. احساسات مردمی که با شنیدن نحوهی قتل طفل شیرخوار سیدالشهدا(علیهالسلام) آزرده شده بود، با خبر نحوهی کشته شدن حرمله تسکین پیدا کرد؛ در حالی که حادثه عاشورا برای از بین بردن مبنا و اساس کفر و انحراف به وجود آمده بود و این تقابل با از بین رفتن چند شخص فاسق، به نتیجهی خود نمیرسید.
علاوه بر اینکه این ترورها موجب خطر بزرگتری را برای جامعه اسلامی شد و آن هرج و مرج در ارکان حکومت و حاکمیت بود.
از زمان رحلت پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) تا زمان بحث ما، همواره سیرهی ائمه(علیهمالسلام) این بوده است که خان سالاری به وجود نیاید. حضرت امیر(علیهالسلام) در جریان جنگهای رده، هیچ دخالتی نکرد؛ جنگهایی که به دلیل امتناع برخی از شهرها از دادن زکات به غاصبان خلافت به وجود آمده بود.
در جریان جنگ با ایران نیز حضرت امیر(علیهالسلام) در مقام مشورت، خلیفهی دوم را از خارج شدن شهر نهی کرد، زیرا باعث تضعیف حکومت مرکزی میشد.(1)
در زمان امام مجتبی(علیهالسلام) نیز حضرت اگر چه با معاویه در جنگ بود، اما هرگز خوارج مخالف با معاویه را تایید و تقویت نکرد. در جریان حرکتها و قیامهای پس از کربلا نیز حضرت سجاد(علیهالسلام) همین موضع گیری را داشت. ایدهی حضرات معصومین(علیهمالسلام) در این درگیریها، دفع افسد به فاسد بود.
آنها با حفظ اتحاد، دو مقصود را پیگیری میکردند:
1 - صیانت از اصل حکومت اسلامی و جلوگیری از تقویت دشمنان اسلام؛
2 - ثانیا، هنگامی که فرصت حکومت برای اهلبیت(علیهمالسلام) پیش بیاید، ایشان با در دست گرفتن زمام حکومت مرکزی، برای ادامهی کار مشکلی نخواهند داشت. اما در صورتی که هرج و مرج در جامعه به وجود بیاید، کار بسیار دشوار خواهد بود.
انتهای پیام/
منبع: تبار انحراف3(حجتالاسلام والمسلمین مهدی طائب)، جریان شناسی انحرافات تاریخی، از پایان حکومت حضرت امیرمؤمنان(ع) تا پایان قیام مختار، صص180-182(ناشر: کتابستان معرفت.)
پی نوشت؛
1 - الاخبار الطوال، ص134_135
از سوء استفاده کنندگان از نهضت عاشورا و شهادت سیدالشهدا(علیهالسلام) عبدالله بن زبیر در مکه بود. او به شدت از حضور امام(علیهالسلام) در مکه ناراحت و نگران بود و حضور امام حسین(علیهالسلام) در مکه، سنگینترین مردم برای او(اَثقَلَ النَّاسِ عَلَی اِبنِ زُبَیر) محسوب میشد.
پایگاه تاریخ تطبیقی؛ پس از اتمام واقعه عاشورا و حوادث متاثر از آن، که کل بلاد اسلامی را تحتالشعاع خود قرار داد، عدهای در صدد سوءاستفاده از عاشورا و تحولات بعد از آن برآمدند که اشاره به آن جریانات لازم و بخش پایانی مباحث این دوران را تشکیل میدهد که در ادامه به آن خواهیم پرداخت:
بعد از واقعه عاشورا و تحقق اهداف امام حسین(علیهالسلام) با افشاگری آن حضرت از آغاز نهضت امام(علیهالسلام) تا شهادت ایشان و تداوم آن با فداکاری زینب سلام الله علیها و افشاگری امام سجاد(علیهالسلام) در کوفه، شام و مدینه، گرچه دشمن در رسیدن به اهداف خود ناکام گردید، اما عده ای با سوار شدن بر موج احساسات مردمی ناشی از مظلومیت سیدالشهدا(علیهالسلام) در کربلا، تمام تلاش خود را در رسیدن به قدرت به کار بردند که یکی از آنان عبدالله بن زبیر در مکه و سپس قیام بن عباس از ایران بود که به شرح مختصر آن جریانات و سرانجام آنها در این قسمت میپردازیم:(۱)
عبدالله بن زبیر
از سوء استفاده کنندگان از نهضت عاشورا و شهادت سیدالشهدا(علیهالسلام) عبدالله بن زبیر در مکه بود و چنانچه قبلا اشاره کردیم، او به شدت از حضور امام(علیهالسلام) در مکه ناراحت و نگران بود و حضور امام حسین(علیهالسلام) در مکه، سنگینترین مردم برای او(اَثقَلَ النَّاسِ عَلَی اِبنِ زُبَیر) محسوب میشد و به همین جهت هم او، خوشحال ترین مردم در زمان خروج امام حسین(علیهالسلام) از مکه بود، زیرا تا زمانی که امام(علیهالسلام) در مکه حضور داشتند، کسی به ابن زبیر چندان اعتنایی نداشت، اما با شنیدن خبر شهادت امام حسین(علیهالسلام) در کربلا، نقاب نفاق به چهره زد و به یکی از مدعیان خونخواهی خون سیدالشهدا(علیهالسلام) تبدیل شد و اعلام کرد که حسین بن علی(علیهالسلام) مظلوم کشته شده است.
البته این اظهارات او به این معنا نیست که ادعا داشته باشد که به خونخواهی امام(علیهالسلام)، قصد قیام یا شورش بر ضد یزید را دارد، بلکه با طرح مظلومیت امام(علیهالسلام) مرتب در مکه القا می کرد امام حسین(علیهالسلام) مظلوم کشته شده است و او هم به سبب یاری نرساندن به امام(علیهالسلام)، به شدت پشیمان است و در ظاهر هم مرتب خود را سرزنش می کرد که چرا برای یاری حضرت(علیهالسلام) اقدامی نکرد و چرا برای یاری ایشان به کربلا نرفت؟ او از همین مسئله برای اعتراض به یزید استفاده کرد و به گونهای مدعیانه رفتار نمود که افراد با شنیدن اخبار کربلا و جنایتی که یزید مرتکب شده بود، فکر کنند که تنها مدعی اوست و به او بپیوندند تا بر ضد یزید قیام نمایند، زیرا در مکه، کسی جز عبدالله بن زبیر، فرزند زبیر و صحابی رسول خدا صلی الله علیه و آله، مدعی مظلومیت سیدالشهداء(علیهالسلام) نبود که در بین مردم هم صاحب جایگاه بلندی داشت. این بهترین فرصت برای او بود که با سوء استفاده از موقعیت به دست آمده، با بیرون کردن حاکم مکه، بر آن شهر مسلط شود و بعد هم به همین بهانه، مدینه و سپس کوفه و بسته را هم به تصرف خود در می آورد و در نهایت هم بر کل منطقه عظیم عراق و حجاز و یمن حاکم شود.
از دیگر سو استفاده کنندگان از واقعه عاشورا، بنی عباس و قیام آنان از ایران بود که در آینده و در جای خود به آن خواهیم پرداخت.(۲)
انتهای پیام/
منبع: کتاب ثاقب جلد1، نگاهی تحلیلی به تاریخ صدر اسلام، مؤلف حجتالاسلام والمسلمین طائب، تحقیق و نگارش محمدمهدی حامدی، چاپ اول سال 95، انتشارات رشید، صص 152-154
پی نوشت؛
1 – به شرح مفصل جریانات و تحولات سیاسی اجتماعی دوران امام سجاد، امام باقر، و امام صادق(علیهمالسلام) در کتاب ثاقب دو پرداخته شده است.
2 - شرح و تفصیل آن را میتوان در کتاب ثاقب ۲ را مشاهده کرد.
حجتالاسلام والمسلمین طائب از مردم خواست شیوه نامههای بهداشتی اعلام شده از سوی وزارت بهداشت را رعایت کنند تا شرایط سربازان خط مقدم جبهه سلامت سخت تر نشود.
پایگاه تاریخ تطبیقی؛ حجتالاسلام والمسلمین مهدی طائب، استاد درس خارج حوزه علمیه قم جمعه شب در آخرین شب از عزاداری مجازی موکب علی ابن باقر(علیهالسلام) در کاشان گفت: سربازان خط مقدم جبهه سلامت در ایران بر خلاف کشورهای دیگر با عشق و محبت فعالیت میکنند و سختیها را با جان و دل تحمل میکنند.
رییس قرارگاه عمار گفت: مردم نسبت به رعایت شیوه نامههای بهداشتی اعلام شده از سوی وزارت بهداشت بی تفاوت نباشند و کار سربازان خط مقدم جبهه سلامت را سخت تر نکنند.
حجتالاسلام والمسلمین طائب در ادامه با اشاره به فراز و فرودهای عزاداریها در طول تاریخ، گفت: این هنر شیعه است که در مقابل هر پیش آمدی در هر دوره ای، عزاداری متناسب با آن دوره برگزار کرده است.
وی ادامه داد: امسال ویروس کرونا کلیساها را تعطیل کرد، اما شیعه این هنر را داشت که عزاداریهای پنهان از دید دوربینها در فضای بسته مساجد و خیمهها را به فضای بیرون از مساجد بیاورد و دنیا شاهد عزاداریهای ملت ایران باشد.
حجتالاسلام والمسلمین طائب گفت: این مدل از عزاداری در سراسر کشور با این نظم و انضباط در تاریخ بی سابقه بود و برای مسلمانان کشورهای دیگر الگو شد.
به گفته وی مردم ایران این هنر را دارند که عزاداری برای اهل بیت(علیهالسلام) در هر دورهای را متناسب با آن دوره برگزار کنند تا ویروسی مانند کرونا نتواند خللی در عزاداریها ایجاد کند.
رییس قرارگاه عمار ادامه داد: اگر رهبر معظم انقلاب از عزادران اباعبدالله خواستند امسال در پیاده روی اربعین شرکت نکنند برای این بود که نیروهای خود را از دست ندهد و آنها را برای سالهای بعد حفظ کنند.
حجتالاسلام والمسلمین طائب با بیان اینکه مردم امسال ثابت کردند حسرت معشوق را میخورند، گفت: عزاداران اباعبدالله الحسین(علیهالسلام) امسال شور و حال عجیب و غریبی داشتند و هیچ سالی مانند امسال اشک نریخته بودند.
وی افزود: مردم ایران امسال ثابت کردند عزاداری آنها از عشق و محبت به امام حسین(علیهالسلام) است و از روی عادت نبوده و خداوند نیز امسال برکات حسرت مردم برای دیدار یار را بیشتر از سالهای قبل نازل کرد.
استاد درس خارج حوزه علمیه قم در ادامه به برکات عزاداری و گریه برای امام حسین(علیهالسلام) و اهل بیت(علیهالسلام) اشاره کرد و گفت: عزاداریها ادامه حرکت اهل بیت(علیهالسلام) و جریان خط هدایت مردم است، چرا که ما هرچه داریم از عزاداریها است.
به گفته وی بر خلاف همه گریههایی که افسردگی میآورد، تنها گریهای که افسردگی را رفع میکند گریه برای اباعبدالله الحسین و اهلبیت(علیهمالسلام) است.
حجتالاسلام والمسلمین طائب گفت: اگر انقلاب اسلامی دنیا را تغییر داده است، اما برخی کور هستند و آن را نمیبینند از برکت عزاداریها و محرم و عاشورا است.
انتهای پیام/
وقتی رهبر معظم انقلاب میفرمایند: در اربعین امسال به عراق نروید، چون اگر امسال با وجود این ویروس تجمع صورت گیرد، سبب میشود نیروی زیادی را از دست بدهند و آن حرکت میماند.
پایگاه تاریخ تطبیقی؛ حجتالاسلام والمسلمین مهدی طائب، استاد حوزه علمیه قم در گفتوگو با تحلیل تی وی درباره مراسم اربعین امسال اظهار داشت: امسال هجوم ویروس کرونا به یکباره ما را در وضعیت جدیدی قرار داد که نمیتوانیم همانند سابق پیاده روی اربعین را داشته باشیم.
وی ادامه داد: ما که سر خود کاری انجام نمیدهیم بلکه تابع هستیم. امیرمؤمنان(ع) وقتی به مالک اشتر میفرمایند: برگرد او باید برگردد، حالا به چه دلیل؟ او نباید به دلیلش کار داشته باشد.
استاد طائب یادآور شد: وقتی مقام معظم رهبری میفرمایند: در اربعین امسال به سوی عراق نروید، چون نیروی خودش را در خطر میبیند. باید بدانیم که ایشان فرمانده عملیات هستند و بیش از همه دلشان به حال این قضیه میسوزد. ولی این ملت نیروی حرکت هستند، عراقیها نیز نیروی حرکت هستند. مسلمانان ترکیه و... نیز نیروی این حرکت به شمار میآیند.
وی اضافه کرد: وقتی رهبر معظم انقلاب میفرمایند: در اربعین امسال به عراق نروید، چون اگر امسال با وجود این ویروس تجمع صورت گیرد، سبب میشود نیروی زیادی را از دست بدهند و آن حرکت میماند.
استاد درس خارج حوزه علمیه قم یادآور شد: البته به عراق نرفتن در اربعین امسال به معنای تعظیم نکردن شعائر نیست. چرا که رهبر معظم انقلاب تعظیم شعار را تعطیل نکردند، به همین دلیل باید فکر کنیم که شکل جدید تعظیم شعائر چیست.
وی افزود: امسال تک تک ما مبلغین مسئول هستیم که در حد وسعمان تعظیم شعائر را در میان اقوام، شهرها و... به شکلهای چهره به چهره، از طریق فضای مجازی و حتی داخل خانهها داشته باشیم. این کار را باید احیا کنیم.
حجتالاسلام والمسلمین طائب تصریح کرد: موضوع دیگر این است که به طور کلی امسال با وضعیتی که پیش آمده نگاه دنیا به آن حرکتهای عمومی(همانند اربعین) نیست، چرا که همه همانند مسلمانان نیستند که توجه به خدا داشته باشند و بگویند با وجود کرونا این کار را انجام میدهیم. آنها(غربیها) حقیقتاً میترسند.
وی ادامه داد: امروز در غرب به سبب وجود کرونا همهی سرها پایین است و افراد در خانههای خود ماندهاند. به اخبار دنیا نگاه نمیکنند، یعنی جریان اربعین با آن وسعت حتی اگر انجام هم میشد در دنیای امروز انعکاس نداشت؛ چرا که همه در فکر مرگ و میر کرونا هستند.
استاد حوزه عنوان کرد: البته ما در درون جامعه خودمان باید برای رشد نیرو، تعظیم شعائر را داشته باشیم. بنابراین تا میتوانیم امسال باید پیام اربعین را درون جامعه خودمان با راههای مناسب بیان کنیم.
انتهای پیام/
پرسش شما: آیا مختار، منتقم خون سیدالشهدا(علیهالسلام) است؟
پاسخ استاد: عاشورا نقطهی اوجی در تاریخ به حساب میآید؛ نقطهای تاریخی که پس از آن، خطوط حق و باطل بسیاری از آن بهره برده و میبرند. عاشورا، اصلیترین و مشخصترین نماد حق طلبی و حق خواهی بود.
حق طلبی، آرمانی فطری است که مردم آن را میپذیرند و برای آن هزینه میدهند؛ حتی حکومتهای باطل نیز برای استفاده از قدرت جمعی از این میل طبیعی سوء استفاده میکنند.
عبدالله بن زبیر با شعار یا لثارات الحسین، مردم را برای تصرف مدینه تحریک کرد. بنی عباس با همین شعار به حکومت رسید.
به نظر میرسد محمد حنفیه هم به دنبال سوء استفاده از این شعار است. او میخواهد با ثبت عنوان خون خواهی سیدالشهدا(علیهالسلام) برای خودش، زمینههای موقعیت اجتماعی را فراهم کند.
گذشته از مطالبی که بیان شد، باید به این اعتقاد نیز توجه داشت که شیعه منتقم خون سیدالشهدا(علیهالسلام) را، حضرت مهدی(عجلاللهتعالیفرجهالشریف» میداند، نه مختار.
بنابراین، مختار نه منتقم خون اهلبیت(علیهمالسلام) بوده و نه مورد حمایت ایشان و نسبت دادن این قتلها به حضرت سجاد(علیهالسلام) به واسطهی برخی از روایتهای ضعیف، نادرست است.
همان طور که در جریان قتل خلیفهی دوم نیز نارضایتی حضرت امیر(علیهالسلام) از این کار مسلم است.
حضرت علی(علیهالسلام) طوری فضا رو پیش برده بود که دشمن درجه یک او اعتراف کرد که: «لولا علی لهلک عمر»(1). اما ترور خلیفهی دوم همهی کارها را خراب کرد.
علاوه بر این، در اسلام از ترور نهی شده، زیرا در این موارد، ترور به معنای از بین بردن آبرومندانهی یک بی آبرو است.
انتهای پیام/
منبع: منبع: تبار انحراف3(حجتالاسلام والمسلمین مهدی طائب)، جریان شناسی انحرافات تاریخی، از پایان حکومت حضرت امیرمؤمنان(ع) تا پایان قیام مختار، صص179-180(ناشر: کتابستان معرفت.)
پی نوشت؛
1_ الکافی، ج7، صص423_424؛ الاستیعاب، ج3، صص1102_1103؛ بحارالانوار، ج10، ص231
مدیریت سیدالشهدا(علیهالسلام) و بعد از واقعه عاشورا، سازمان یهود و عقبههای داخلی آنان در شام دچار چنان بحرانی شدند که در تفکر و تصمیم گیری به شدت سردرگم و درمانده گشتند.
پایگاه تاریخ تطبیقی؛ با تمام شدن وقایع کربلا و بازگشت کاروان اسرا به مدینه و تحولات به وقوع پیوسته ناشی از این حادثه عظیم، بررسی تأثیر این واقعه عظیم در دنیای اسلام نیز از موضوعات مهمی است که باید به آن پرداخت. لذا در این خصوص بحث را در سه محور دنبال خواهیم کرد؛
1 - سرنوشت یزید و حکومت وی
2 – سوء استفاده کنندگان از واقعه عاشورا
3 – درهم ریختگی حکومت اسلامی و چگونگی حفظ حاکمیت مرکزی اسلام
سرنوشت یزید و حکومت وی
بعد از عاشورا با آمدن کاروان اسرا به کوفه و افشاگری امام سجاد(علیهالسلام) و حضرت زینب(سلاماللهعلیها) کوفه دچار بحرانی شد که اثرات این بحران را میتوان در قیام توابین و مختار و سایر قیامها مشاهده کرد.
شام هم بلافاصله با ورود کاروان اسرا به آن دیار و افشاگری امام سجاد(علیهالسلام) به گونهای دچار بحران گشت که یزید جایگاه خود را در افکار عمومی تا حد زیادی از دست داد و از قدرت لازم در اداره حکومت بیبهره شد.
به همین جهت هم دستور داد با اسرا با ترحم و محبت رفتار شود و تصمیم گرفت در کمترین زمان ممکن و با احترام آنان را به مدینه منتقل نماید که این خود گویای وجود بحران در شام است.
به دنبال آن دو شهر(کوفه و شام) و بعد از بازگشت اسرا به مدینه در ابتدای سال ۶۲ قمری و تحولات ناشی از افشاگری امام سجاد(علیهالسلام) در آن شهر، مدینه هم دچار بحران شد.
با ایجاد بحران در مدینه عبدالله بن زبیر هم اعتراضات خود را در مکه بر ضد یزید آغاز کرد. عبدالله بن زبیر همراه با عبدالله بن عمر، فرزند ابوبکر و امام حسین(علیهالسلام) جزو چهار نفری بودند که بعد از مرگ معاویه با یزید بیعت نکردند و او در همان زمان بعد از آنکه با یزید بیعت ننمود به مکه آمد.
ولی در آن زمان از آنجایی که آن سه نفر برای سازمان یهود و جریان نفاق تهدیدی محسوب نمیشدند به بیعت نکردن آنها هم عکس العمل خاصی صورت نگرفت و حواس یزید و دشمنان واقعی اسلام یعنی سازمان یهود معطوف به امام حسین(علیهالسلام) شد. چرا؟
زیرا تداوم خط اسلام پس از علی بن ابیطالب(علیهالسلام) و امام حسن(علیهالسلام) با مدیریت امام حسین(علیهالسلام) ادامه یافته بود و آنان باید ابتدا مشکل خودشان را با ایشان حل مینمودند تا موفق به رسیدن به اهداف خود در محو اسلام شوند و بتوانند برنامه براندازی اسلام را به دست یزید عملیاتی کنند.
آنها به خوبی میدانستند که پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) فرمودند: امامان بعد از من ۱۲ نفر هستند که اولین ایشان علی بن ابیطالب(علیهالسلام) و آخرین آنها القائم(مهدی عجلاللهتعالیفرجهالشریف) است و همگی را با نام معرفی کردند.(1)
علاوه بر آن یهود هم به حسب اطلاعات مندرج در تورات، از وجود ائمه(علیهمالسلام) و جایگاه و نقش و جریان حرکت آنان آگاه بود، زیرا در تورات در سفر پیدایش در باب ۱۷ آیه ۲۰ آمده است: اما در مورد اسماعیل(علیهالسلام) نیز تقاضای تو را اجابت نمودم و او را برکت خواهم داد و نسل او را چنان زیاد خواهم کرد که قوم بزرگی از او به وجود آید. ۱۲ امیر از میان فرزندان او بر خواهند خواست.(2)
لذا مشکل اصلی آنان امام حسین(علیهالسلام) بود نه سه نفر دیگر، گرچه ممکن است در مخالفت آنان با یزید این سه نفر هم ابزار دست آنان بوده باشند. هنگامی که امام حسین(علیهالسلام) در کربلا به شهادت رسیدند، اوضاع بلاد اسلامی در کوفه، مدینه، مکه و شام چنان بحرانی شد که یزید دیگر فرصت پرداختند به عبدالله بن زبیر را پیدا نکرد.
به عبارت دیگر تنها نگرانی سازمان یهود معطوف به حل بحران شام شد و برای برخورد با عبدالله بن زبیر توانا لازم را نداشت. به طور کلی میتوان گفت با مدیریت سیدالشهدا(علیهالسلام) و بعد از واقعه عاشورا، سازمان یهود و عقبههای داخلی آنان در شام دچار چنان بحرانی شدند که در تفکر و تصمیم گیری به شدت سردرگم و درمانده گشتند و از تصمیم گیری صحیح در برنامههای خود عاجز ماندند.
زیرا آنان اگر میتوانستند درست فکر کنند برای کنترل اوضاع باید امام سجاد(علیهالسلام) را در شام به شهادت میرساندند، اما به جهت در هم ریختگی، امام(علیهالسلام) از شام زنده برگشتند و چنانچه سؤال شود که چرا عمرو سعد و عبیدالله در کربلا و کوفه به حضرت(علیهالسلام) صدمهای نزدند، به این دلیل بود که در آن زمان اهداف واقعی یزید کماکان بر سایر بلاد آشکار نشده بود و آنها توجیه نبودند و نمیدانستند که باید امام زین العابدین(علیهالسلام) را همانجا به شهادت برسانند.
در حالی که سازمان یهود و یزید خوب میدانستند تا این نسل برچیده نشوند امکان براندازی وجود ندارد و برای تحقق براندازی باید امام سجاد(علیهالسلام) را هم به قتل برسانند.
منبع: کتاب ثاقب جلد1، نگاهی تحلیلی به تاریخ صدر اسلام، مؤلف حجتالاسلام والمسلمین طائب، تحقیق و نگارش محمدمهدی حامدی، چاپ اول سال 95، انتشارات رشید، صص 142-145
پی نوشت؛
1 – شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج28، ص347
2 – سفر پیدایش یا برشیت نخستین بخش از کتاب مقدس و اولین کتاب از اسفار پنجگانه یا تورات است.
پرسش شما: عزاداریهای مداوم حضرت امالبنین(س) پس از واقعه عاشورا چه تأثیری داشت؟
پاسخ استاد: مردم مدینه شروع به ضجه و گریه کردند. امام سجاد(علیهالسلام) نگذاشت گریه تعطیل شود؛ ازجمله، مأموریت گریه برای(شهدای کربلا) توسط زنها بود.
شاید یکی از عللی که جناب امالبنین را بههمراه خود به کربلا نبردند، این بود که مأموریت بعدی روی دوش او باشد.
در تاریخ نقل شده است که امالبنین در دو جا اقامه عزا میکرد: یکی در بقیع و یکی در خروجی راه مدینه به سمت عراق که خیمه زده و گریه و عزاداری میکرد.
کاروآنهایی که از آنجا عبور میکردند، با صدای گریه او توقف میکردند. حتی گفته شده گاهی که مروان حَکَم برای بررسی اوضاع میآمد، پشت خیمه امالبنین میایستاد و گریهاش میگرفت.
البته این را بدانید که امالبنین برای فرزندانش روضهخوانی نمیکرد؛ بلکه برای امام حسین(علیهالسلام) روضه میخواند.
به او میگفتند: خودت 4 پسر از دست دادی! پاسخ میداد: همگی آنها بهفدای حسین(علیهالسلام). مرتب حسین حسین میکرد؛ یعنی حسین(علیهالسلام) باید زنده بماند.
حضرت زینب(س) و امکلثوم(س) و بقیه زنان بنیهاشم هم اگرچه گریه میکردند، اما آن گریهای که خیلی مشهور شد، گریه امالبنین بود.
انتهای پیام/
منبع: جلسه پنجاه و پنجم تاریخ تطبیقی استاد طائب(1395/10/08)
جامعه اسلامی پس از واقعه عاشورا آماده سقوط هست. لذا اگر کسی در این برهه، طرح بههم ریختن و آشوب درست کردن و هموار کردن راه برای دولت روم را - که بیاید و اینجاها را تصرف کند - ملاحظه کند، نقش امام سجاد(ع) را بعد از امام حسین(ع) خواهد فهمید که ایشان چه خدمتی کردند.
پایگاه تاریخ تطبیقی؛ پس از اتمام حادثه عاشورا و بازگشت اسرا به مدینه، بایستی 3 نقطه تحول در جامعه آن روز را مورد مطالعه قرار داد: 1. مدینه که محل استقرار بازماندگان است؛ 2. شام که در بهت اقدام یزید به سر میبرد؛ 3. کوفه که برخی از شیعیان ناب، در آنجا با مسلمبنعقیل همکاری کرده و دستگیر شده و در زندان عبیدالله بودند.
وضعیت شهر مدینه پس از حادثه عاشورا
مدینه با ورود اسرا و استقرار آنها در شهر، از همان لحظه ورود حالت عزا به خودش گرفت. بنیهاشم، محلهای شناختهشده در جنب مسجدالنبی داشتند و هم اهالی مدینه و هم مسافران، آن محله را میشناختند.
شاید بتوان گفت شناختی که مردم در آن برهه از محله بنیهاشم داشتند، قبلا راجع به خانه علی(علیهالسلام) و فاطمه(سلاماللهعلیها) این شناخت و حساسیت را نداشتند؛ چون علی(علیهالسلام) و فاطمه(سلاماللهعلیها) دو نفر بودند و اگر در مسجد یک صحبتی انجام میگرفت، تمام میشد و به محلههای دیگر سرایت نمیکرد، اما الآن یک محله است و با محلههای دیگر، روابط تجاری و فامیلی دارند.
وضعیت شهر کوفه پس از حادثه عاشورا
در کوفه عبیداللهبنزیاد چنگال خونریزی را قوی میکند و بهدلیل اینکه هم جوان است و هم دارای خبث باطن بود و هم طهارت در ولادت ندارد(1) و از طرفی، از نسلی هست که مورد لعن قرار گرفته(2)، لذا اختناق را در آن شهر زیاد کرد.
این را بدانید که به هر میزان اختناق بالا رود، حرکتهای زیرزمینی هم اضافه خواهد شد؛ چون خود اختناق(صرفنظر از هر چیزی) مخالفآفرین است؛ یعنی همینکه نگذارند کسی حرف بزند، خود همین باعث نارضایتی میشود.
یقینا تعداد شیعیانی که در کوفه حضرت را بهعنوان امام قبول داشتند، بیشتر از کسانی بودند که در مدینه آن حضرت را قبول میکردند. کسانی که حضرت را بهعنوان امام قبول داشتند، در کوفه مانده و جایی نرفته بودند؛ اشخاصی مثل هانیبنعروة، میثم تمار و... .
وضعیت شهر شام پس از حادثه عاشورا
وضعیت بیسر و سامان شام که بهخاطر واقعه عاشورا ایجاد شده بود، نتوانست با مرگ یزید سامان پیدا کند؛ چون در شام هیچ تمایلی به آل ابیسفیان نبود. فرزند یزید که معاویه نام داشت، خیلی زرنگ بود(3) و فهمید که این حکومت، سر و سامان نمیگیرد؛ درنتیجه، حکومت را رها کرد و مروان حکومت را به دست گرفت(4).
با این وضعیت، شام بههم ریخت و وقتی حصینبننمیر هم فهمید که یزید مرده است، از مکه عقبنشینی نمود و عبداللهبنزبیر در آنجا اعلام خلافت کرد. به این ترتیب، در آن برهه، یک قدرت در کوفه بود(عبیدالله)؛ یک قدرت در شام(مروان) و قدرت دیگر هم در مکه(عبداللهبنزبیر).(1)
نقش امام سجاد(ع) در پیشگیری از حمله دولت روم به بلاد اسلامی
با وصل شدن این اجزا به هم، متوجه میشویم این مجموعه جغرافیایی که به نام اسلام است، آماده سقوط هست. لذا اگر کسی در این برهه، طرح بههم ریختن و آشوب درست کردن و هموار کردن راه برای دولت روم را - که بیاید و اینجاها را تصرف کند - ملاحظه کند، نقش امام سجاد(ع) را بعد از امام حسین(ع) خواهد فهمید که ایشان چه خدمتی کردند.
قطعا هدف جریان ناامنی که به وجود آمده بود، از بین بردن امام سجاد(ع) بود و ملاحظه میکنیم که حضرت در جریان مدینه به گونهای عمل کردند که تأیید هیچیک از طرفین نیست. حضرت در این جریان به شهادت نمیرسند؛ در حالی که اگر یکی از طرفین را تأیید کرده بودند، به شهادت میرسیدند؛ یعنی اگر حضرت جریان تحرک مدینه(عبداللهبنحنظله) علیه یزید را تأیید میکردند، مُسلمبنعقبه حضرت را به شهادت میرساند و اگر مسلمبنعقبه را تأیید میکردند، آلزبیر حضرت را شهید میکردند؛ چون آنها بعدا به قدرت رسیدند و به خونخواهی اهالی مدینه، حضرت را میکشتند.(2)
انتهای پیام/
منابع؛
1 - جلسه پنجاه و ششم تاریخ تطبیقی استاد مهدی طائب(1395/10/15)
2 - جلسه پنجاه و هفتم تاریخ تطبیقی استاد مهدی طائب(1395/10/22)
پی نوشت؛
1 - امام حسین(علیهالسلام) درباره این شخص فرمود که «وَ إنَّ الدَّعِیَّ ابْنَ الدَّعِیِّ قَدْ تَرَکَنِی بَیْنَ السَّلَّةِ وَ الذِّلَّة»(احتجاج، ج2، ص300). «دعی» یعنی کسی که با نام غیر پدرش خوانده شده است؛ بنابراین، وقتی میگویند عبیداللهبنزیاد، این عبیدالله فرزند زیاد نیست.
2 - سه خاندان هست که بر مورد لعن قرار گرفتن آنها خیلی تأکید شده است: آل ابیسفیان، آل زیاد و آل مروان. در قرآن، نسل ملعون، بنیاسرائیل است: «لُعِنَ الذین کفروا مِن بنیاسرائیل علی لسان داودَ و عیسی بنِ مریمَ»(مائده/78). این سه خاندان هم در کنار بنیاسرائیل قرار گرفتهاند که معلوم میشود مانند کفار بنیاسرائیل میخواهند بهصورت ریشهای اسلام را بزنند.
3 - اینکه میگویند آدم خوبی بود، سخن درستی نیست.
4 - مروان بیش از شش ماه ریاست نکرد و همسر یزید که به مروان کمک کرده بود تا رئیس شود، درواقع میخواست زمینه را برای حکومت فرزند دیگر یزید یعنی خالد فراهم کند. وقتی همسر یزید متوجه شد که مروان نمیخواهد حکومت را به خالد بدهد، به غلامان دستور داد او را داخل یک گونی انداخته و آنقدر با چوب زدند تا مرد.
در جنگ جمل، حضرت علی(علیهالسلام) به مروان گفت: اینقدر آتش جنگ را شعلهور نکن؛ من که میدانم تو دنبال ریاست هستی. این را بدان که بالأخره به ریاست میرسی، اما بهاندازه آبی که از دهان سگ میریزد و او زبانش را بیرون میآورد تا دور دهانش بچرخاند، حکومت میکنی!
پرسش شما: دلیل عزت و محبوبیت جهانی سیدالشهدا(ع) چیست؟
پاسخ استاد: این را بدانید که اگر حرکت، بههنگام بود، کمترین تلفات را میدهد و اثر صددرصدی میگذارد، ولی اگر نابههنگام بود، تلفات صددرصدی میدهد و هیچ اثری هم ندارد. امام حسین(علیهالسلام) به آنها گفت بیعت نکنید، ولی آنها به حضرت گفتند که اگر بیعت نکنی، ذلیل و خوار میشوی؛ مگر چقدر نیرو داری؟! آیا با این یزیدی که کنارههای حکومت او تا نیمی از ایران رفته، میخواهی مقابله کنی؟!
حضرت از مدینه رفتند. ایشان چند شهید داد؟ هفتادوسه نفر. اما امام حسین(علیهالسلام) کجا و ذلت کجا؟! این مدینه برای امام حسین(علیهالسلام) گریه میکرد. عبداللهبنزبیر در فضای تبلیغات امام حسین(علیهالسلام) قیام کرد.
حتی یزید در شام که مرکز حکومتش بود، رسما گفت: خدا لعنت کند عبیدالله را؛ من نگفته بودم که این کار را بکند. کاروان اسرا هم از شام به بعد، با عزت برگشت. حتی تا الآن، امام حسین(علیهالسلام) عزیزترین انسان روی کره زمین است.
چقدر مسیحی و بودایی و اهل سنت، امام حسین(علیهالسلام) را دوست دارند و عاشق ایشان هستند! مسیحیها شاید خیلی برای پیامبر اسلام(صلیاللهعلیهوآلهوسلم) ارادت نداشته باشند، ولی نسبت به امام حسین(علیهالسلام) ارادت ویژهای دارند.
به هر حال، حرکت امام حسین(علیهالسلام) بهجا بود؛ اما مدینهایها ولو حرکت کرده و دههزار نفر هم کشته دادند، ولی ذلتشان تا بهآنجا پیش رفت که روی پیشانی آنها حک شد: «هذا عبد لیزید»؛ چون قیامشان بههنگام نبود.
انتهای پیام/
منبع: جلسه پنجاه و ششم تاریخ تطبیقی استاد طائب(1395/10/15)