-
يكشنبه, ۲۱ شهریور ۱۴۰۰، ۰۳:۲۴ ب.ظ

دروس خارج استاد طائب شامل «فقه القضاء» و «تاریخ تطبیقی» در سال تحصیلی جدید از 21 شهریور ماه آغاز میشود.
دروس خارج استاد طائب شامل «فقه القضاء» و «تاریخ تطبیقی» در سال تحصیلی جدید از 21 شهریور ماه آغاز میشود.
ما با این همه امکانات و تجهیزات خودمان را با لشکر امام حسن(علیهالسلام) مقایسه کنیم؟ این کاملا اشتباه است. فردی که چنین مقایسهای انجام میدهد، در حال تحریف تطبیق تاریخ است. متأسفانه فردی که سالها در زمان امام راحل حضور داشته و در اتاقهای جنگ رفتوآمد میکرده، امروز اینگونه در حال تحریف حقایق است.
مبنای انقلاب اسلامی و انقلاب پیامبر قرآن است. هر دو به دنبال براندازی رژیم طاغوتی و تأسیس رژیم اسلامی بر اساس قرآن و با محوریت حاکم الهی هستند. حاکم الهی در صدر اسلام رسول خدا و امیرالمؤمنین به نصب خاص بودند ولی در زمان ما ولایت فقیه به نصب عام است.
پایگاه تاریخ تطبیقی؛ سخنرانی حجتالاسلام والمسلمین مهدی طائب، استاد درس خارج حوزه علمیه قم در مراسم گرامیداشت دهه فجر انقلاب اسلامی مسجد چهارمردان قم در تاریخ(1399/11/19) با موضوع تأثیر انقلاب اسلامی بر اقتدار و قدرت بیسابقه جبههی حق در عالم:
پایگاه تاریخ تطبیقی؛ سخنرانی حجتالاسلام والمسلمین مهدی طائب، استاد درس خارج حوزه علمیه قم در چهارمین نشست تخصصی «نقد روشهای سکولار در تاریخنگاری» در تاریخ 7 بهمن ماه سال 1399:
استاد طائب تأکید کرد: تا ایران از آمادگی نظامی بالایی برخوردار باشد، آمریکاییها با ما وارد جنگ نمیشوند. اگر آمریکا پنج درصد احتمال پیروزی در عملیات نظامی میداد به ایران حمله میکرد.
اروپاییها هیچگاه مستقل از آمریکا نبودهاند و نباید بهعنوان بازیگر مستقل به آنها نگریست. نقش و کارکرد آنها در توافق هستهای، نگهداشتن ایران در برجام و تثبیت شرایط نامتوازن علیه ایران است و برای کاملکردن سیاست فشار حداکثری آمریکا تلاش میکنند.
پایگاه تاریخ تطبیقی؛ رهبر انقلاب اسلامی در سخنرانی تلویزیونی به مناسبت عید قربان در تاریخ (۹۹/۵/۱۰) با اشاره به وعدههای پوچ اروپاییها بعد از خروج آمریکا از برجام فرمودند: «آخرین ابتکار اروپاییها یک بازیچهی چرندی به نام اینستکس بود که البتّه آن هم تحقّق پیدا نکرده؛ خلاصهی اینستکس این است که ایران پولهایی را که از جاهای دیگر طلب دارد، بدهد به حضرات اروپاییها که آنها هر جنسی که مصلحت میدانند، بخرند برای ایران بفرستند؛ این معنای اینستکس است؛ این یک چیز مضرّ غلطی است و البتّه همین را هم انجام ندادهاند.»
SPV یا همان سازوکار ویژه، آخرین بستهی پیشنهادی اروپا به ایران و آخرین قسمت سریال بدعهدی اروپا در سال ۲۰۱۸ بود. در نشست ۱+۴ برجام در حاشیهی مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک، موگرینی، مسئول سیاستخارجهی اتحادیهی اروپا مأموریت این سازوکار ویژه را تسهیل پرداختهای مربوط به صادرات (شامل نفت) و واردات ایران ذکر نمود.
جزییات فنی سازوکار اتحادیهی اروپا مشخص نشد، امّا دولتمردان در اظهارات خود به زمان عملیاتیشدن آن اشاره کردند. آقای ظریف اعلام کرد که هر کار و تدبیر جدی در این خصوص باید قبل از چهارم نوامبر (۱۴آبان) انجام و اتخاذ شود. با نزدیکترشدن به موعد اجرای SPV، خبر نه چندان خوشایندی از سوی رویترز اعلام شد.
رویترز در ۲ آبانماه، بهنقل از چهار دیپلمات اروپایی اعلام نمود که این سازوکار در ۴ نوامبر بهطور نمادین شروع بهکار خواهد کرد و تا اوّایل سال میلادی ۲۰۱۹ عملیاتی نخواهد شد. دیپلمات دیگری به رویترز گفت: «ما نیاز داریم به ایرانیها نشان دهیم که برای حفظ برجام در حال کار هستیم تا آنها را در برجام نگه داریم، امّا این را هم میگوییم که تا اینجا و با این سرعت میتوانیم پیش برویم.»
جالب اینکه حتی قیچیکردن روبان SPV هم در ۱۳ آبان، رخ نداد. SPV برای ثبتشدن نیاز داشت یک کشور اروپایی میزبانی آن را بپذیرد و تا موعد بازگشت کامل تحریمهای آمریکا هیچ کشوری حاضر به پذیرش میزبانی نشده بود. کشورهای اروپایی در پذیرش میزبانی، آن را به گردن یکدیگر میانداختند؛ ابتدا میزبانی را به گردن اتریش انداختند و اتریش آن را رد کرد؛ سپس به گردن لوزامبورگ انداختند و لوزامبورگ نیز زیر بار آن نرفت؛ در نهایت آلمان و فرانسه که از اعضای اروپایی برجام بودند، میزبانی آن را بهطور مشترک پذیرفتند.
در نهایت سه کشور اروپایی در بیانیهای به تاریخ ۱۱ بهمنماه سال ۹۷، «ثبت» سازوکار پشتیبانی از تبادلات تجاری ایران یا «اینستکس» را اعلام کردند. اینستکس اتاق تسویهای در قالب یک شرکت خصوصی است و تنها دادهها و اطلاعات مربوط به تبادلات تجاری را ثبت کرده و طی یک دورهی زمانی بدهیها را تسویه مینماید.
بدینصورت که ایران به کشورهای اروپایی کالایی صادر میکند و یا منابع مالی خود را از نقاط دیگر جهان به بانکهای اروپایی ارسال میکند، سپس شرکت اروپایی کالایی به ایران صادر میکند. هر دو در دفتر اینستکس ثبت و با هم تهاتر میشود. به این ترتیب دیگر نیازی به تعامل بانکهای ایرانی و اروپایی نیست و شرکت اروپایی نیز برای دریافت پول خود نیازمند تعامل مستقیم با طرف ایرانی نیست. بهمعنای روشنتر ایران قیمومیت مصرف درآمد ناشی از صادرات خود را به اروپا واگذار میکرد.
اینستکس و تحریم
علیرغم آنکه تصور میشد قرار است اینستکس مقابل تحریمهای آمریکا عمل کند و منافع ایران از برجام را تأمین کند، امّا بیانیهی سه کشور اروپایی اثبات کرد که این تصور غلط بوده است. اوّلاً در بیانیه تأکید شده بود که شروع کار اینستکس با تجارت بشردوستانه است. یعنی تنها قرار است تجارت در حوزهی غذا، دارو و تجهیزات پزشکی را پوشش دهد. این محدودیت بهمعنای عدم ورود به حوزهی تجارت اقلام تحریم شده از سوی آمریکا است. ثانیاً ثبت شرکت اینستکس در اروپا بهعنوان یک شرکت خصوصی حکایت از آن داشت که دولتهای اروپایی حاضر به حمایت سیاسی از این سازوکار نیستند. شرکت خصوصی هم تکلیفش روشن است، مانند تمام شرکتهای خصوصی در کشورهای اروپایی که از تحریمهای آمریکا تبعیت میکنند، اینستکس هم از آنها تبعیت خواهد کرد.
مانع مهم دیگر در راهاندازی اینستکس، مسئلهی تامین مالی و منبع مالی برای تسویهی خریدهای احتمالی ایران از اروپا بود. اروپاییها در تحریم نفتی همراهی کامل با آمریکا کرده و دیگر از ایران نفت نمیخریدند، لذا دولت ایران منابع مالی در خاک اروپا برای شارژکردن حساب اینستکس نداشت. سه گزینهی دیگر مطرح بود: یکی انتقال منابع مالی ایران که در کشورهای دیگر وجود داشت، مانند چین، هند، کره و ... دیگری استقراض از کشورهای اروپایی و در آخر انتقال منابع حاصل از صادرات غیرنفتی.
گزینهی اوّل شدنی نبود و البته از نظر راهبردی صحیح هم نبود. گزینهی دوم عملاً بهمعنای استقراض خارجی بوده و تبعات اقتصادی نامطلوبی برای ایران در برداشت. گزینهی سوم نیز خطر راهبردی برای صادرات غیرنفتی ایران محسوب میشد. دولت آمریکا در تحریم ایران بهدنبال محدودکردن درآمدهای ارزی بود و یکی از مشکلاتش در رسیدن به این هدف، صادرات غیرنفتی ایران است. چرا که بهدلیل تنوع و تکثر نمیتواند آنها را شناسایی و هدفگیری کند. برای همین است که از سال ۹۶، با تأسیس مرکز هدفگیری تراکنشهای مالی حامی تروریسم (TFTC) در عربستان، عملاً بهدنبال رهگیری و ضربهزدن به جریانهای مالی مربوط به صادرات غیرنفتی ایران است. لذا در عمل گزینهی سوم که از سوی اروپاییها مطرح میشد، تکمیلکنندهی پازل فشار حداکثری آمریکا بود.
در صورت هدایت منابع حاصل از صادرات غیرنفتی به اینستکس، حسابهای تراستی صادرکنندگان ایرانی شناسایی میشد و با ردیابی آنها، شبکهی تراستی شکلگرفته برای دورزدن تحریم از سوی آمریکاییها شناسایی میشد و مورد تحریم قرار میگرفت. آنوقت فشار حداکثری بر روی ایران به هدف نهایی خودش میرسید و تمامی منابع ارزی ایران را هدف قرار میداد. برای درک اهمیت این مسئله، کافی است شادی غیرقابل وصف مدیر اجرایی بنیاد دفاع از دموکراسی (FDD) در زمان شیوع ویروس کرونا و بستهشدن مرزها و کاهش صادرات غیرنفتی ایران را دید. مارک دوبوویتز در توئیتی نوشت: «آن کاری که تحریمهای آمریکا نتوانست انجام دهد (تعطیلکردن صادرات غیرنفتی) ویروس کرونا توانست.»
تلاش اروپاییها به همینجا ختم نشد و آنها تلاش کردند که در قبال اینستکسی که واقعاً هیچ بود، ایران را وادار به اجرای کامل برنامهی اقدام FATF کنند. علیرغم آنکه از نظر فنی بهدلیل آنکه روابط بانکی میان بانکهای ایران و بانکهای اروپا ذیل اینستکس برقرار نمیشد و برای همین بحث اجرای استانداردهای FATF بیمعنا بود و نیز با توجه به تأکید اینستکس بر تجارت بشردوستانه که بهطور کلی فاقد ریسکهای مربوط به پولشویی است، امّا اروپاییها بر اجرای کامل برنامهی اقدام تأکید داشتند. دلیل آن مشخص بود، چرا که تکمیل برنامهی اقدام، تکمیلکنندهی ساختار تحریمهای آمریکا بود و میتوانست سیاست فشار حداکثری خود را بهطور کامل پیاده کند. این واقعیت در آبان ۹۸ و طی بیانیهی وزارت خزانهداری آمریکا نمایان شد.
جمعبندی
آن چیزی که به نام اینستکس در حافظهی تاریخی ملت ایران قرار گرفته است، نمادی از ناتوانی و فریبکاری اروپاییها است. اروپاییها هیچگاه مستقل از آمریکا نبودهاند و نباید بهعنوان بازیگر مستقل به آنها نگریست. نقش و کارکرد آنها در توافق هستهای، نگهداشتن ایران در برجام و تثبیت شرایط نامتوازن علیه ایران است و برای کاملکردن سیاست فشار حداکثری آمریکا تلاش میکنند. این نقش تا به امروز هم دنبال شده و در موضوع استفادهی آمریکا از مکانیسم ماشه نیز قابل مشاهده است.
انتهای پیام/
منبع: برگرفته از مطالب سایت KHAMENEI.IR
آنان که برای تأسیس دولتی به نام اسرائیل، در فلسطین کوشش میکنند و میخواهند برای یهود، سلطنت و عزت کسب نمایند و با عرب و مسلمین، برای نیل به این هدف پیکار میکنند، باید بدانند با خدایی که برای یهود، ذلت و مسکنت، مقرر فرموده، در پیکارند.
پایگاه تاریخ تطبیقی؛ آیتالله شیخ عبدالکریم زنجانی از جمله علمای شیعه است که برای وحدت تلاشهای فراوانی انجام داده است. ایشان به منظور ایجاد وحدت میان مسلمانان جهان و ایجاد جبهه واحد در برابر استعمارگران، راهی کشورهای اسلامی شد و در کشورهای مصر، اردن، سوریه، لبنان، فلسطین، هندوستان و مناطق قفقاز با شخصیتهای برجسته علمی و سیاسی دیدار کرد.
نخستین سفر آیتالله زنجانی در سال ۱۳۵۴ ق به مصر بود که توقف او در آنجا بیش از کشورهای دیگر بود.
دفاع از فلسطین و مبارزه با صهیونیسم
زمانی که شیخ عبدالکریم زنجانی در مصر بود، از جانب مفتی قدس، سید امین الحسینی، از وی دعوت شد که به مسجد الاقصی مسافرت نماید.
در تلگرافی که از سوى الحسینی به مرحوم زنجانی رسیده بود، این گونه بیان شده بود که: «اعراب و مسلمانان فلسطین به شدت مشتاق زیارت امام بزرگ خود هستند».
مرحوم زنجانی این دعوت را پذیرفت و در ماه رمضان ۱۳۵۵ق وارد فلسطین شد و در آنجا استقبال بی نظیری از وی به عمل آمد؛ هزاران نفر از علما و بزرگان، سرکنسولگریهای برخی کشورها و در راس آنها مفتی بزرگ فلسطین به استقبال استاد آمدند و سپس با احترام خاصی او و هیئت همراه را در منزل بزرگی که از قبل آماده کرده بودند اسکان دادند.
در مدت اقامت شیخ عبدالکریم در شهر مقدس قدس، طبقات مختلفی از مردم به زیارت او میآمدند و خانه او مملو از زائرین بود تا این که روز جمعه فرا رسید و مفتی فلسطین از استاد دعوت کرد بعد از فریضه جمعه در مسجدالاقصی سخنرانی کند.
آیتالله زنجانی در میان جمعیت انبوه نمازگزار در مسجد الاقصی، به طور خلاصه چنین گفت: «ای مردم عرب و ای مسلمانان! فراموش نکنید که شیطان نهالهای خود را در زمین مقدس شما کاشت و متعهد شد آنها را پرورش دهد تا این که هرگاه میوههای مسمومش به حد خوردن رسید گلوگیر شود و راه تنفس را بندد.
آری! جنگ شما بر ضد چنین مصیبت بزرگی است. ای مردم عرب و ای مسلمانان! امروز دولتهایی که بر عالم سیطره دارند دندان هایشان را تیز کرده و مقاصد پلیدشان را آشکار نمودهاند و هیچ امیدی از عدالت و انصاف آنها باقی نمانده است. البته شما هیچ وسیلهای برای زندگی و بقای خود ندارید مگر اتفاق و همبستگی در راه دفاع از سرزمین مقدس تان، که در این صورت امید پیروزی زنده خواهد شد و خطر صهیونها به زودی رفع خواهد شد.»
خطابه آتشین علیه صهیونیست
این عدم اتفاق و همبستگی مردم فلسطین همان دردی است که مرحوم زنجانی قبل از تأسیس حکومت غاصب اسرائیل بدان اشاره داشته و متأسفانه تا به حال نیز همین عیب و ایراد در میان جامعه خواص فلسطینی وجود دارد. این خطبه مرحوم زنجانی را خطبه ناریه نامیدهاند، یعنی خطابه آتشین.
وی در ادامه، خطاب به سران صهیونیسم نیز چنین گفت: ای یهودیان! بدانید که کرکس مرگ، بر گرد سرتان پرواز میکند. به شما اخطار میکنم که هرگاه فلسطین را رها نکنید، بدبختیها و مرگ فلاکت بار در کمین شماست.
سپس در بخشی از سخنانش خطاب به حامیان دولت غاصب اسرائیل چنین گفت: آیا با خدا میجنگید؟ در حالی که پیروزی خدا حتمی است. آنان که برای تأسیس دولتی به نام اسرائیل، در فلسطین کوشش میکنند و میخواهند برای یهود، سلطنت و عزت کسب نمایند و با عرب و مسلمین، برای نیل به این هدف پیکار میکنند، باید بدانند با خدایی که برای یهود، ذلت و مسکنت، مقرر فرموده، در پیکارند؛ آنجا که حضرت باری میفرماید: «و ضربت علیهم الذله و المسکنه وباءوا بغضب من الله»(بقره/61) اما شکی نیست که در این پیکار، پیروزی با ایزد متعال است، در آن جا که میفرماید: « کتب الله الاغلبن انا و رسلی...»(مجادله/21)
علامه زنجانی سپس خطاب به همه کشورهای عربی گفت: بر همه حکومتهای عربی و اسلامی واجب است قضیه فلسطین را در بالاترین مرتبه اهمیت قرار داده و در جهت استیصال رژیم صهیونیستی گامهای موثری بردارند. امروز فریاد من باید به گوش همه جهانیان برسد و به عنوان یک حماسه در قلبهای شان جا گیرد. لازم است فریاد گسترده مردم فلسطین در تمام روزنامهها و رسانههای جهانی پخش گردد، به طوری که حتی کرها نیز آن را بشنوند تا همگان بر افروخته گردند:«ان تنصروا الله ینصرگم و یثبت أقدامکم»(محمد/7)
پس از سخنرانی استاد زنجانی، مفتی بزرگ فلسطین خطاب به ایشان چنین گفت: «ای امام زنجانی! درسی که شما امروز در مسجدالاقصی به مردم فلسطین دادهاید ثمره اش بیشتر از صدهزار سرباز مسلح با تجهیزات کامل است. شما بر گردن فلسطین منتی گذاشتهاید که هیچ گاه روزگار آن را فراموش نخواهد کرد.»
منبع: برگرفته از جلد اول کتاب طلایه داران تبلیغ بینالمللی تاریخ تشیع، صص160-168
فعالیت سیاسی یهودیان ایران در دوران پهلوی بیشتر در راستای تقویت دولت اسرائیل بود؛ زیر فعالیتهای صهیونیستی در ایران قانونی اعلام شده بود.
پایگاه تاریخ تطبیقی؛ ایران همواره مورد توجه یهودیان بوده است. در حکومت پهلوی(1979-1925) دولت ایران بر ارزشهای ملی و دوران پیش از اسلام تأکید کرد و نام پارس، در مجامع بینالمللی به ایران تبدیل شد. این جریانات سبب افزایش قدرت یهودیان ایران را به همراه داشت و اولین یهودی به مجلس راه یافت.
اقلیت یهود به ویژه پس از رضاخان تا زمان سقوط محمدرضا پهلوی از جایگاه بسیار ممتازی در کشور ایران برخوردار بودند و در عرصههای مختلف سیاسی، اجتماعی، اطلاعاتی و اقتصادی سیطره و تسلط داشتهاند که این امر با اسناد و مدارک به راحتی قابل اثبات است.
در دهه 1350 حدود 22 شهر ایران، یهودی نشین بودهاند و جمعیت آنان صدهزار نفر تخمین زده میشد. پس از روی کار آمدن حکومت پهلوی، مؤسسه آلیانس اسرائیل شعبههایی در تهران و اصفهان ایجاد کرد و وضع یهودیان بهتر از قبل شد.
وضعیت اقتصادی یهودیان خوب بود و سرمایه داران عمده ایران، یهودیان بودند. در تهران دارای کنیسههایی بودند و نشریاتی از مرداد سال 1320 به بعد انتشار میدادند که به زبان فارسی چاپ میشد.
فعالیتهای مذهبی یهودیان ایران، در دهه پنجاه در مراسم مذهبی خودشان منحصر بود. یهودیان ایران نسبت به دین خود شناخت کمی داشتند؛ زیرا آنان از مراکز اصلی یهودیت جدا شده بودند.
در دهه 1960 معلمان دینی از اسرائیل برای تقویت آموزش دینی به ایران آمدند. فعالیت سیاسی یهودیان ایران در دوران پهلوی بیشتر در راستای تقویت دولت اسرائیل بود؛ زیر فعالیتهای صهیونیستی در ایران قانونی اعلام شده بود. فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی یهودیان، شامل محافل و انجمنها و مؤسسات فرهنگی میشد.
یهودیان در دوران سلطنت پهلوی در عرصه اقتصادی کشور ما بسیاری از شرکتها، کارخانهها، مراکز صنعتی، مراکز تولیدی و بازرگانی را در دست خود داشتند. شرکتهایی که اسامی آنها در اسناد تاریخی وجود دارد.
بسیاری از شرکتها و کمپانیهای بزرگ داخل کشور در اختیار یهودیها با نام و اسامی مشخص بود و اینها همگی به جز شرکتهای صهیونیستی و یهودی غیر ایرانی بود که در کشور ما نمایندگی داشتند.
همچنین در بسیاری از مراکز بانکی و پولی ایران، یهودیهای ایرانی نقش و حضور بسیار فعال، تاثیرگذار و قدرتمندی داشتند. بسیاری از صرافیها و مراکز تبدیل و تعویض پول خصوصا در چهارراه استانبول خیابان فردوسی تهران در دست آنها بود.
یهودیان به دلیل موقعیت خاص و ویژهای که در دوران پهلوی داشتند و حمایت و پشتیبانی سلطنتی، آنها به طور آزاد بدون هیچ مانع و مشکلی در همه حوزههای سیاسی، سیاستگذاری تا دربار نفوذ، حضور و نقش داشتند.
آنها در دربار نیز رفت و آمد آزاد و کاملی داشتند. ما اسنادی داریم که بر اساس آن از سال ۱۳۲۸ که دولت پهلوی اسرائیل را به رسمیت میشناسد، اقتصاد ایران در دست یهودیها بود و تمام این مباحث در قالب اسناد محرمانه دولتی آن زمان وجود دارد. به همین دلیل در دربار و حاکمیت میتوانستند حضور آزادانهای داشته باشند.
یهودیها از این دوران طلایی به شکلهای مختلف و در راستای اهداف فرهنگی، مطالبات سیاسی و اقتصادی خود استفاده میکردند و در این مسیر از طریق بورسبازیها و دلالبازیها بهره میبردند.
سازمان «آلیانس» از زمان قاجار در ایران فعالیت خود را آغاز کرد و در دوران پهلوی نیز به حیات خود ادامه داد و مدارس آلیانس که بعدها به نام اتحاد مشهور شدند، در سراسر ایران شعبه داشتند که از طریق پرورش یهودیها و غیریهودیها نیرو تربیت میکردند.
آژانس یهود که بازوی اجرایی سازمان جهانی صهیونیزم بود، انجمن کلیمیان تهران، سازمان بانوان یهود ایران، سازمان دانشجویان یهود ایران، کانون کِرمِل، انجمن اتفاق، انجمن علمی پزشکان ایران و... نیز از دیگر این سازمانهای یهودی است که این سازمانها به بهانه فعالیتهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در داخل جامعه یهود مجوز فعالیت داشتند اما بر اساس اسناد موجود این سازمانها با اسرائیل در راستای آرمان صهیونیزم و اهداف رژیم صهیونیستی و ماشین جنگی در ارتباط بودند و همکاری داشتند و کمکهای مالی به حساب اسرائیل واریز میکردند.
یهودیان در ایران کاملا فعال بودند به گونهای که اسرائیل در ایران سه پایگاه جاسوسی و اطلاعاتی در شمال، غرب و جنوب کشور داشت که در این پایگاهها صدها جاسوس کارکشته را آزادانه در ایران آموزش میدادند، سپس این افراد را برای جاسوسی به کشورهای عربی میفرستادند. بسیاری از یهودیهای ایرانی با عناصر اسرائیلی شامل اشخاص، کانونها و پایگاههای اسرائیلی در درونمرزی و برون مرزی ارتباط و همکاری آزادانهای داشتند.
انتهای پیام/
نویسنده: محمد راد
منابع:
1 - مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، سازمانهای یهودی و صهیونیستی در ایران
2 – محمدعلی تاج پور، تاریخ دو اقلیت مذهبی یهود و مسیحیت در ایران
یکی از جلوههای بسیار زیبای نقش آفرینی روحانیون، نقشی بود که آنان در بین رزمندگان گرفتار در اردوگاههای دشمن و دوران اسارت داشتند.
پایگاه تاریخ تطبیقی؛ نقشهای متعددی که روحانیت در دوران دفاع نورانی و مقدس ایفا کردهاند، دارای ابعاد و جنبههای متفاوتی است.
1 – نقش مدیریتی: مدیریت جنگ و هدایت نیروهای مسلح و هماهنگ نمودن آنها و به کارگیری نیروهای مردمی و بسیج یکی از ممتازترین نقشهایی است که روحانیت معظم در طول جنگ ایفا نمود. از خود امام رضوان گرفته تا نمایندگان آن حضرت در شورای عالی دفاع، فرماندهی جنگ، ریاست ستادهای پشتیبانی جنگ، نمایندگی امام در سپاه و قرارگاهها و... به وسیله شخصیتهای روحانی جلوههایی از این نقش مهم و تعیین کننده است.
2 – ترغیب و دعوت دیگران: مردم متدین و خدا محور همیشه وظایف و تکالیف شرعی خود را از زبان روحانیت دریافت کرده و با هدایت و راهنمایی آنان نسبت به آن اقدام کرده و میکنند و لذا یکی از رسالتها و وظایف بزرگ روحانیت در دوران جنگ ترغیب و دعوت مردم برای حضور در میادین جنگ و امتثال امر امام بود، همان نقشی که خدا به آن امر کرده و آنان از پیامبر اکرم(ص) به ارث برده بودند.
3 – تقویت ایمان و قدرت معنوی رزمندگان: در نبرد نابرابر و در مقابل دشمنی که به انواع سلاحها و امکانات جنگی مجهز بود، اساسیترین و برجستهترین عامل استقامت، موفقیت و پیروزیهای بزرگ و شگفت آور رزمندگان، نیروی ایمان، ارزشهای معنوی و تکلیف محوری جبهه حق و مجاهدان در راه خدا بود. روحانیت به عنوان یکی از اساسیترین تکالیف خود در افزایش این عامل موفقیت و تقویت بنیه ایمانی و ارزشی و استقامت در سنگر نشینی مردم از انقلاب و نظام اسلامی نقش محوری و چه بسا منحصر به فرد داشتند.
4 – جبهههای جنگ و حضور روحانیت: حضور گسترده روحانیون در جبههها از علمای عظام و شخصیتهایی مانند مقام معظم رهبری، آیات بهاء الدینی، شاه آبادی، اشرفی اصفهانی، مدنی، آقاجواد تهرانی، صدرالدین حائری، مشکنی و... گرفته تا طلاب و روحانیون تبلیغی رزمی، حقانیت این عمل مقدس و مشروعیت و اولویت این تکلیف الهی را تقویت نموده و دیگر اقشار و رزمندگان را در راهی که انتخاب کردهاند، قوت قلب، اطمینان و استقامت بیشتری میبخشید.
5 – ترویج ارزشهای اخلاقی و آموزش دینی: یگانهای رزمی دارای وضعیت واحد و یکسانی نبودند و اینطور نبود که همیشه مشغول عملیات و درگیری باشند. گاه ضرورت داشت رزمندگان برای مدتی در یگانهای رزم منتظر فرصت و تدبیر فرماندهان بمانند تا در خطوط اول یا عملیاتهای حضور یابند. در چنین وضعیتی روحانیون مستقر در جبههها و روحانیون اعزامی بیشترین نقش و وظیفه را ایفا میکردند و با برگزاری کلاسهای آموزشی و جلسات معنوی و یا ارتباطات صمیمی و فردی ضمن پرکردن اوقات فراغت نسبت به ارتقاء سطح علمی و معنوی رزمندگان اهتمام میکردند.
6 – حفظ روحیه جهادی در جامعه: تأکید حضرت امام(ره) و دیگر رهبران و مدیران عالی رتبه کشور این بود که در دوران جنگ و دفاع مقدس، مهمترین مسأله کشور و اساسیترین دغدغه مسئولین و مردم حفظ روحیه انقلابی و جهادی و اولویت دادن به جنگ و دفع تجاوز دشمن باشد. بحق روحانیون عزیز در اجتماعات مذهبی و مراسم مختلف در حفظ و استمرار روحیه جهادی و سلحشوری و آمادگی همراه با بصیرت مردم بسیار مؤثر و نقش آفرین بودند.
7 – پشتیبانی از دفاع مقدس: اداره و تأمین نیازهای دفاع و جنگی بزرگ بدون کمک و پشتیبانی معنوی و مادی و مالی مردم امکان نداشت و روحانیون عزیز در ترغیب و تشویق مردم برای کمک و ایثار مال و تهیه امکانات مورد نیاز رزمندگان دارای نقش تعیین کننده بود. چنان که در مدیریت این کار و نظارت بر جمع آوری کمکهای مردمی و رساندن آن به جبههها آنان با احساس مسئولیت و وظیفه جهادی بزرگ را انجام میدادند.
8 – پیشتازی در جهاد و شهادت: نقش روحانیون در دفاع مقدس به ترغیب و تشویق دیگران و آماده ساختن مردم برای جهاد و مبارزه محدود نمیگردد، بلکه آنان خود در میدان مجاهدت و شهادت طلبی و ایثار پیشتاز دیگران بوده و سلاح به دوش در خط مقدم و عملیاتها حضور یافته و با عشق و شوق به شهادت و جهاد صحنههای زیبا و عظمی را خلق کردند.
9 – حفظ نیروها بعد از عملیات و کمک به فرماندهان: یکی از مهمترین دغدغههای فرماندهان جنگ و یگانهای رزم این بود که بعد از عملیات چگونه انگیزه و شوق را رزمندگان حفظ و یگانهای خود را برای عملیات بعدی بازسازی و آماده کنند و روحانیون در این زمان هم بهترین یاری و کمک را به آنان نموده و با توجه به راهنمایی رزمندگان فرماندهان را بدون مشکل و مانعی برای عملیات بعدی نصرت میکردند.
10 – نقش روحانیون در دوران اسارت: یکی از جلوههای بسیار زیبای نقش آفرینی روحانیون، نقشی بود که آنان در بین رزمندگان گرفتار در اردوگاههای دشمن و دوران اسارت داشتند که از یک طرف با حفظ روحیه انقلابی و دینی مانع آسیب دیدن روحیه رزمندگان و خدشه دار شدن قدرت مقاومت آنان گردیدند و از طرفی از این فرصت برای ارتقاء سطح علمی و دینی این عزیزان بیشترین بهره را بردند.
نویسنده: محمد راد
منابع:
1 - عوامل معنوی و فرهنگی دفاع مقدس
2 - حوزه و روحانیت دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران 1376
3 - آیین انقلاب اسلامی، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران 1373
4 - صحیفه نور